معنی کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در ,, معنی کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در پ, معنی ljbm)، [اd agmy m /ctuاgdت ljbm، ljbmd usg، [ku abj، bsتi abj (keg xjfmc bc ,, معنی اصطلاح کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در ,, معادل کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در ,, کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در , چی میشه؟, کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در , یعنی چی؟, کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در , synonym, کندو)، جای شلوغ و پرفعالیت کندو، کندوی عسل، جمع شدن، دسته شدن (مثل زنبور در , definition,